شاخص های نگهداری و تعمیرات با توجه به نوع سازمان، اهداف، استراتژیها و برنامههای عملیاتی متفاوت است. با این حال، مجموعهای از شاخصها در دنیا و در صنایع مختلف به صورت مشترک وجود دارد که به خوبی مورد توجه قرار گرفتهاند و بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
شاخص های کلیدی عملکرد که آنها را با عنوان KPIها میشناسیم برای اندازهگیری و سنجش عملکرد یک وظیفه معین و مجموعهای از فعالیتهای مربوط به نگهداشت مورد استفاده قرار میگیرند.
شاخص های نگهداری و تعمیرات میتوانند هر چیزی را از مدت زمان خاموشی تجهیز (خواه به دلیل انجام اقدامات نگهداشت بابرنامه باشد یا به دلیلی اضطراری و بدون برنامه) تا تکامل فرایندهای تولید را مورد سنجش و اندازهگیری قرار دهند.
شاخص OEE یکی از مهمترین KPIها در نگهداری و تعمیرات است. شاخصی که اثربخشی کلی تجهیز را اندازهگیری میکند، و به مدیران و راهبران کسبوکار این امکان را میدهد تا متوجه کارآمدی یا عدم کارآمدی فرایندهایی که ایجاد کردهاند بشوند. به عنوان یک استاندارد پذیرفتهشده است
- آنچه در این مقاله می خوانیم:
- شاخص OEE یا اثربخشی کلی تجهیزات
- شاخص MTBF یا متوسط زمان بین خرابیها
- شاخص MTTR یا متوسط زمان تعمیر
- شاخص TEEP یا مجموع عملکرد موثر تجهیزات
- شاخص زمان توقف تجهیز (Downtime)
- شاخص عقب افتادگی نگهداری و تعمیرات
- تحلیل شاخص ها و تفاوت آن با OEE
- مزایای استفاده از OEE
شاخص OEE یا اثربخشی کلی تجهیزات
ضریب OEE (Overall Equipment Efficiency) یک معیار کمی است که برای اندازهگیری عملکرد و بهرهوری تجهیزات و دستگاههای تولیدی در صنعت استفاده میشود. این معیار، به صورت چندبعدی عملکرد تجهیزات را در سه جنبه کلیدی، یعنی بهرهوری، عملکرد و کیفیت، ارزیابی “بهرهوری به میزان استفاده بهینه از تجهیزات و منابع تولیدی، عملکرد به توانایی تجهیزات در انجام مأموریتها و وظایف مورد نیاز، و کیفیت به میزان تولیدات با کیفیت و تطابق با استانداردهای مشخص اشاره دارد.
این شاخص یکی از مهمترین شاخصهای عملکردی در تجهیزات تولیدی و روشی برای تحلیل عملکرد ماشین یا قطعهای از تجهیز، در مقایسه با عملکرد ایده آل آن در طول تولید میباشد. به عنوان یک ابزار تولید ناب ،علاوه بر مشخص کردن برنامه ریزی و اجرای تولیدکنندگان ، پتانسیل واقعی سازمان و همچنین ضررهایی که قابلیت تبدیل به ارزش دارند را برای ما واضح می کند.
یکی از مزایای مهم محاسبهOEE ، یافتن تعداد دفعاتی است که تجهیزات برای کار در دسترس هستند. با این شاخص متوجه خواهیم شد که فرایند تولید چقدر سریع است.
فرمول این شاخص بسیار ساده است. برای محاسبه OEE، دسترسیپذیری، عملکرد و کیفیت تجهیز یا دارایی فیزیکی را باید با یکدیگر ضرب کنید. همانطور که پیشتر ذکر شد، براساس زمان توقف (داونتایم) و آمادهبکاری (آپتایم)، عدد دسترسیپذیری تجهیز را تعیین میکنیم. عملکرد نیز با مقایسه تولید فعلی با پیشبینیها محاسبه میشود. در نهایت، کیفیت از کل تولید منهای تولید معیوب در یک نمونه معین حاصل میشود.
شاخص MTBF یا متوسط زمان بین خرابیها
خرابیهای تصادفی (توقفهای برنامهریزینشده)، از جمله شکستهای ناشی از خرابیهای نرمافزاری و نقصهای ساخت را در نظر میگیرد. در این شاخص خرابیهایی که تجهیز را از سرویسدهی خارج نمی کند در نظر گرفته نمیشود.
از آنجایی که نتیجه شاخص MTBF، زمان سپری شده بین هر خرابی را نشان میدهد، به صورت واحدهای زمانی (ساعت، روز، هفته یا ماه) اندازه گیری میشود. هر چه MTBF عدد بزرگتری را نشان دهد، تجهیز از درجه قابلیت اطمینان بالاتری برخوردار است، برخلاف شاخص MTTR که عدد نهایی باید کمترین مقدار ممکن را داشته باشد.
برای محاسبه MTBF، باید کل زمان خرابی تجهیز را از کل زمان کار آن کم کنید. و سپس آن را بر تعداد خرابیهای آن تقسیم کنید.
شاخص MTTR یا متوسط زمان تعمیر
شاخص MTTR یعنی متوسط زمان تعمیر تجهیز ، یکی دیگر از شاخصهای کلیدی عملکرد رایج در دنیای نگهداری و تعمیرات است. میتوان این شاخص را برای یک دارایی فیزیکی یا تجهیز، یک ماشین، یک جزء واحد یا یک سیستم کامل اعمال کرد. شاخص MTTR زمانی را محاسبه میکند، که تیم شما برای مداخله یا انجام تعمیرات اصلاحی پس از وقوع یک خرابی لازم دارد.
شاخص MTTR به شکلی به عنوان محرکی برای تصمیم گیری هایی عمل میکند که منجر به حداکثر سود و حداقل ریسک میشود.
شاخص TEEP یا مجموع عملکرد موثر تجهیزات
یک مدیر واحد صنعتی – تولیدی، همواره به دنبال راههای جدیدی برای بهبود عملکرد تجهیزات است. برای این کار غریزه، مدیر را رهنمون شاخص OEE (اثربخشی کلی تجهیزات) میکند اما شاخصهای دیگری نیز وجود دارند که آنها را نیز در نظر داشته باشید. شاخص «مجموع عملکرد موثر تجهیزات» یا TEEP (Total Effective Equipment Performance) یکی از از شاخصهای مهم در بهبود عملکرد تجهیزات است.
عملکرد کلی تجهیزات موثر (TEEP) یکی از چندین شاخصی است که برای سنجش بهرهوری تولید استفاده میشود. در حالی که این شاخص کامل تئوری است اما میتواند شاخص بسیار مفیدی برای پشتیبانی و حمایت از تصمیمگیریهای استراتژیک توسط سطح مدیریت ارشدی باشد که به دنبال بهبود کارایی عملیاتی است.
شاخص TEEP یک معیار عملکردی که اطلاعاتی را در مورد ظرفیت واقعی عملیات تولید ارائه میدهد. این شاخص هم شامل اتلافهای تجهیزات (که توسط OEE مورد شنجش قرار میگیرد) و هم شامل اتلافهای برنامهریزی است.
مقایسه دو شاخص OEE و TEEP :
شاخص OEE درصد زمان تولید برنامهریزی شده را که واقعاً مولد است اندازه گیری میکند.
شاخص TEEP درصد تمام زمانهای تولید را که واقعاً موثر هستند اندازه میگیرد.
شاخص زمان توقف تجهیز (Downtime)
این شاخص می تواند به شما کمک کند تا یک استراتژی نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه را با هدف پایین نگه داشتن زمان توقف تجهیزات به میزان کمتر از حد متوسط و همچنین به حداقل رساندن تأثیر توقفهای برنامهریزینشده تجهیزات ایجاد کنید. وقتی یک تجهیز کار نمیکند، خروجیای نیز وجود ندارد؛ که این موضوع در نهایت منجر به ضرر خواهد شد.
این شاخص نگهداری و تعمیرات، قابلیت اطمینان تجهیز را ردیابی، پایش و ارزیابی میکند.زمان توقف تجهیز کل زمانی را که تجهیز در دسترس نبوده است و یا اصطلاحاً آفلاین بوده است را ردیابی میکند؛ به این معنی که یک رخداد ناخواسته برای تجهیز رخ داده است و به شکلی از مداخله نیاز دارد. خواه در حال حاضر یک برنامه نگهداری و تعمیرات برای آن تجهیز وجود داشته باشد یا خیر میتوان از این شاخص استفاده کرد.
شاخص عقب افتادگی نگهداری و تعمیرات
مقدار این شاخص برابر است با مجموع مقادیر نفر-ساعت برای دستورکارهای برنامهریزی شده، در انتظار تکمیل و تکمیل شده، که مجموع آنها تقسیم بر کل ساعت کار نیروی کار موجود میشود. فقط به این نکته توجه داشته باشید زمان مولد را برای هر تکنسین را در نظر بگیرید، زیرا آنها دستورکارها را به صورت ۱۰۰ درصد انجام نمی دهند. از آنجایی که این شاخص زمان را اندازه گیری میکند، نتیجه باید به عنوان مثال در واحدهایی مثل ساعت، روز، هفته یا ماه ارائه شود.
عقب ماندگی استاندارد که در روزهای کاری اندازه گیری میشود، ۲ هفته است. برای سازمان هایی که هفت روز هفته به صورت ۲۴ ساعته در حال تولید هستند، این رقم باید چیزی بین ۳ تا ۴ هفته باشد.
تحلیل شاخص ها و تفاوت آن با OEE :
با توجه به مطالب گفته شده میتوان بهتر درک کرد که چگونه این عوامل ارتباط دارند و چگونه میتوانند بهبود بهره وری تجهیزات تولیدی را تسهیل کنند. در ادامه به تحلیل این شاخص ها و تفاوت آن با OEE می پردازیم.
MTBF (Mean Time Between Failures): MTBF نشان دهنده میانگین زمان بین دو شکست دستگاه است. این عامل مهم است زیرا اگر MTBF کمتر باشد، به معنای این است که دستگاهها بیشتر شکست میخورند و زمان بیشتری برای تعمیر و تعطیلی آنها صرف میشود، که باعث کاهش بهره وری میشود.
MTTR (Mean Time to Repair): MTTR نشان دهنده میانگین زمانی است که لازم است برای تعمیر یک دستگاه پس از شکست گذشته شود. اگر MTTR کم باشد، تعمیرات سریعتر انجام میشود و زمان تعطیلی دستگاه کاهش مییابد که بهره وری را افزایش میدهد.
TEep (Total Equipment Effectiveness): TEEPیک معیار جامع برای اندازهگیری بهره وری تجهیزات است، که علاوه بر عوامل OEE شامل زمانهای تعمیر و تغییر ستاپ نیز میشود. بهبود TEEP میتواند بهره وری کلی تجهیزات را افزایش دهد.
DT (Down Time): DT نشان دهنده زمانی است که تجهیزات تولیدی در حالت غیر فعال یا غیر تولیدی قرار دارند. این زمانهای تعطیلی میتوانند بهره وری را کاهش دهند.
MB (Machine Breakdown): MB نشان دهنده زمانی است که تجهیزات تولیدی به علت شکست قطع کار میکنند. با کاهش زمانهای شکست و تعمیرات، بهره وری تجهیزات میتواند افزایش یابد.
با توجه به این عوامل، بهبود MTBF، کاهش MTTR، افزایش TEEP، کاهش DT و MB میتواند بهره وری تجهیزات تولیدی را بهبود بخشد و باعث افزایش بهره وری و سودآوری شرکت شود.
مزایای استفاده از OEE عبارتند از:
اندازهگیری دقیق و جامع بهرهوری: OEE به شرکتها این امکان را میدهد که بهرهوری تجهیزات خود را به صورت دقیق و جامع اندازهگیری کنند و عوامل مؤثر بر بهرهوری را شناسایی کنند. استفاده از OEE به شرکتها کمک میکند تا بهرهوری تجهیزات خود را بهبود بخشند، هزینهها را کاهش دهند و سودآوری خود را افزایش دهند.
شناسایی عوامل کاهنده بهرهوری: با استفاده از OEE، شرکتها میتوانند عواملی که باعث کاهش بهرهوری تجهیزات میشوند را شناسایی کنند و برای بهبود آنها اقدام کنند.
افزایش بهرهوری: با اصلاح و بهبود عوامل مؤثر بر OEE، شرکتها میتوانند بهرهوری تجهیزات خود را افزایش داده و بهرهوری کلی تولید را بهبود بخشند.
افزایش سودآوری: افزایش بهرهوری تجهیزات منجر به کاهش هزینهها و افزایش تولید میشود که در نهایت منجر به افزایش سودآوری و رقابتپذیری شرکت میشود.
بهبود کیفیت تولید: افزایش OEE بهبود کیفیت تولید نیز بهبود میبخشد زیرا این معیار شامل عامل کیفیت تولید نیز میشود.
بنابراین، تفاوت OEE با MTBF، MTTR، TEEP، DT و MB در این است که OEE یک معیار کلی برای اندازه گیری بهره وری تجهیزات تولیدی است در حالی که MTBF، MTTR، TEEP، DT و MB به عنوان عوامل مختلفی برای تعیین علل کاهش بهره وری تجهیزات تولیدی مورد استفاده قرار می گیرند.
بهرهوری تجهیزات تولیدی یکی از عوامل اصلی موفقیت و رقابتپذیری شرکتها در صنعت است و بهبود این بهرهوری از اهمیت بالایی برخوردار است. بهرهوری به معنای استفاده بهینه از تجهیزات، کاهش زمانهای تعطیلی و بهبود کیفیت تولید است که منجر به افزایش عملکرد و سودآوری شرکت میشود.
استفاده از معیار OEE و بهبود عوامل مؤثر بر آن میتواند به شرکتها کمک کند تا بهرهوری خود را بهبود بخشند و در مسیر رشد و توسعه پیشرو باشند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره با ما در تماس باشید.